بنگاه داری بانک ها چند سالی می شود که به اقتصاد ایران گره خورده و خودنمایی می کند. بانک ها که مهم ترین وظیفه شان هدایت نقدینگی به سمت تولید، افزایش اشتغال سازی و فعال کردن بخش های تولیدی کشور است، گویی مسئولیتشان را فراموش کرده اند و این نقدینگی را در راستای خرید و […]

بنگاه داری بانک ها چند سالی می شود که به اقتصاد ایران گره خورده و خودنمایی می کند. بانک ها که مهم ترین وظیفه شان هدایت نقدینگی به سمت تولید، افزایش اشتغال سازی و فعال کردن بخش های تولیدی کشور است، گویی مسئولیتشان را فراموش کرده اند و این نقدینگی را در راستای خرید و سرمایه گذاری در شرکت ها به نفع خویش به کار می گیرند. البته این مسئله به همین جا ختم نمی شود و در کنار بانک هایی که بنگاهداری را در اولویت قرار داده اند، هستند بنگاه هایی که بانکداری را در دستور کارشان گذاشته اند و بر این سونامی موج سواری می کنند.

دروغ نیست اگر بگوییم تأثیری که بانک ها بر اقتصاد کشور می گذارند در سازمان دیگری تکرار نمی شود و بانک ها از مهم ترین اثرگذاران بر اقتصاد کشور هستند.

روی آوردن بانک ها به فعالیت بنگاهداری واکنش مکرر مقام معظم رهبری، ریاست جمهوری و همچنین بانک مرکزی را به همراه داشته است و آن ها بار ها درخصوص عواقب این کار صحبت کرده اند و خروج بانک ها از فعالیت های این چنینی را خواستار شده اند. در راستای عمل به خواسته های مطرح شده برخی بانک ها نیز فروش اموال مازاد بانک ها را استارت زده اند و مدتی است که با ارقام و اعداد میزان فروششان را گزارش می دهند. از جمله مزایای واگذاری اموال مازاد بانک می توان به گردش نقدینگی در حوزه های مختلف، معطوف ساختن توجه بانک ها به بانکداری و نه فعالیت های نامرتبطی چون بنگاهداری و ارتقای پرداخت تسهیلات و طرح های تشویقی را نام برد.

بانک به عنوان یکی از نهاد های اقتصادی کشور شناخته می شود که در راستای ارائه خدماتی همچون نگهداری اشیای گران قیمت مردم، پذیرش امانات، انتقال وجه، تراکنش های مالی و اعتباری، تخصیص بودجه و منابع موجود، تبادل ارز و حفظ اوراق بهادار و سهام فعالیت می کند.

چنین خدماتی که به دستان بانک ها سپرده شده مسئولیت خطیرشان را یادآور می شود، نقششان بر اقتصاد کشور را مشخص می کند و ضرورت صحت کارشان را متذکر می گردد. متأسفانه آن چه در سال های اخیر نمود پیدا کرده بنگاه داری بانک ها و بانکداری برخی بنگاه هاست که به مسئله ای چالشی و دردسرآفرین بدل شده است.

یکی از اساتید دانشگاه علامه طباطبایی، محمدقلی یوسفی در خصوص بنگاهداری بانک ها این طور می گوید: این کار مساوی با صرف هزینه های مردم در حوزه هایی است که نباید، حال آن که خود مردم در حال تحمل فشار های زیادی هستند و چنین کاری اصلا صحیح نیست. وی اظهار داشت چنانچه نظارت ها دقیقی و کنترل های سختگیرانه وجود داشته باشد هیچگاه بانک ها نخواهند توانست بانکداری که مهم ترین وظیفه محوله به آن هاست را کنار بگذارند و به جایش بر بنگاهداری تکیه کنند، فعالیتی که به سود مردم نخواهد بود و فشار را بر آن ها بیش از پیش خواهد ساخت.

وی کنترل بانک مرکزی بر دیگر بانک ها را از الزامات خواند و افزود: این بانک مرکزی است که می بایست مسئولیت نظارت دقیق را بپذیرد و به شرایط کنونی پایان دهد.

یوسفی با تأکید بر این که باید قوانینی مشخص برای بانک ها لحاظ گردد افزود، بانک های خصوصی واحد های جداگانه و مستقلی نیستند و نمی توانند خودسرانه عمل کنند بلکه می بایست بر اساس آن چه بانک مرکزی تعیین می کند و مقرر می سازد به ایفای نقش بپردازند. به گفته یوسفی بانک مرکزی بایستی تعیین کند شرکت های خصوصی چه میزان از پول و سرمایه را می توانند نزد خویش نگه دارند و اگر این بانک ها به صورت واحد های مستقل کارشان را پیش ببرند تمام تلاش ها و سیاست های دولت و بانک مرکزی را پرپر خواهند کرد.

بنگاهداری بانک ها در نهایت به رشد رکود تورمی ختم می شود

یوسفی ضمن اشاره به این که بانک مرکزی سیاست های پولی متفاوتی اتخاذ می نماید با این هدف که رکود کم شود و تورم کاهش یابد افزود: چنانچه بانک ها پیرو چنین سیاست هایی نباشند بدیهی است که نتیجه ای عاید کشور نخواهد شد و بهبودی رقم نخواهد خورد.

ایشان در ادامه صحبت هایشان از بی اعتماد بودن مردم نسبت به وعده ها و اظهارات برخی مسئولین سخن گفتند و اذعان نمودند: آن چه سبب می شود مردم راه خود را ادامه دهند و نسبت به برخی گفته ها و خواسته های مسئولین بی اعتنا باشند بی تردید اظهارات دروغین و بی اساس آن هاست. عدم جوابگو بودن افراد مسئول آن زمان که باید، سبب می شود مردم به این باور برسند مسئولین کاری می کنند که به نفعشان باشد نه آن چه به بهبود اوضاع مردم منجر می گردد.

یوسفی تصریح کرد: بار ها پیش آمده از زبان مسئولین ارزان شدن کالا ها و کاهش قیمت ها را شنیده ایم و در کمال ناباوری آن چه در نهایت شاهدش بوده ایم جهش سرسام آور قیمت ها بوده است.

وی به عنوان یکی از اساتید دانشگاه علامه طباطبایی از این که برخی مسئولین با مسائل و اصول اقتصادی بیگانه اند اظهار ناراحتی کرد و گفت: در پیش گرفتن سیاست های نادرست منجر به بی اعتمادی مردم می شود که بسیار خطرناک است.

وی ضمن اشاره به این که اتخاذ چنین سیاست های اشتباهی حتی از سوی رئیس جدید بانک مرکزی هم مشاهده شده است گفت: انتظار می رود این مقام مسئول پخته تر و مدبرانه تر فعالیت ها را انجام دهد.

یوسفی بحث را این طور ادامه داد: رئیس جدید بانک مرکزی در روز های اخیر پیرامون مسائلی از قبیل عدم کنترل صحیح نقدینگی کشور، توطئه و تلاش های افراد بیگانه، رشد سود های بانکی و شرایط وخیم ارز برای بانک مرکزی صحبت کرده که به خودی خود به وضعیت روحی مردم دامن زده و شرایط را بدتر کرده است.

به گفته یوسفی، ارائه چنین مواردی از زبان رئیس بانک مرکزی مردم را بیش از پیش ناامید می سازد و سبب می شود این باور در وجودشان رخنه کند که کنترل اوضاع حتی برای ایشان که از مهم ترین مقامات کشور هستند هم دشوار است و همین می شود که مردم گمان می کنند بهبودی در کار نخواهد بود، به بازار ها هجوم می آورند و تا می توانند کالا می خرند.

وی در ادامه در خصوص ایجاد بازار های ثانویه ارز توسط دولت صحبت کرد و ضمن این که آن را سیاستی بس اشتباه خواند تصریح نمود: این بازار زمینه را برای فروش انحصارگونه اقلام مختلف کالا فراهم می سازد حال آن که مفهوم بازار چیز دیگری است و بر مکانی دلالت دارد که خرید و فروش برای عموم آزادانه و بدون قید و شرط باشد.

وقتی پول ملی کشور ها بی ارزش می شود

ایشان در ادامه صحبت هایشان توضیحاتی در خصوص بی ارزش شدن پول برخی ملت ها ارائه نمودند و خاطر نشان کردند: از دهه پنجاه ارتباط سکه و ارز مخدوش شد و بانک های مرکزی مجاز گردیدند پول را در قالب اسکناس به چاپ برسانند و راهی بازار ها کنند.

یوسفی عنوان کرد: آن زمان که بانک مرکزی کار چاپ اسکناس را آغاز کرد بانک ها به دید یک قلک به چنین اسکناس هایی نگریستند که هرچه جلوتر رفتیم این اسکناس ها بی ارزش تر شدند و پول ملی کشور ها فاقد اعتبار گشتند.

وضعیت پول ملی ایران

یوسفی بی ارزش شدن این چنینی پول ایران را غیرعادی خواند و این طور گفت: سوداگران در این آشفته بازار خوب متمتع شده اند و سود های کلانی را به نام خود زده اند که نتیجه نادیده گرفتن حوزه های تولید و البته واردات است.

وی در خصوص جهش قیمت ارز این طور گفت: با گران شدن ارز، دولت می تواند به درآمد خوبی برسد و بدهی هایی که به نظام بانکی دارد را از این طریق تسویه نماید.

ایشان تصریح کردند در حال حاضر کشور وابسته به واردات برخی کالا هاست و از آن جا که متأسفانه بخش های مسئول از کنار تولید به راحتی گذشته اند، در حال حاضر نیاز به واردات بیش از پیش نمود پیدا کرده و این امر منجر به گران شدن ارز و دشوار شدن شرایط گردیده است.

وی در ادامه نام رانت خواران را به زبان آورد و گفت: بی اعتمادی این افراد به اقتصاد داخلی به وضعیت موجود دامن زده است.

یوسفی در پایان صحبت هایش در خصوص شرایط ایران در بین الملل گفت و تصریح کرد: هرچه تنش و اختلاف با کشور های دیگر بیشتر باشد مشکلات نیز بیش از پیش نمود پیدا خواهند کرد و وضع از آن چه هست دشوارتر خواهد گشت، اگر به فکر بهبود ارتباطات و صلح های بین المللی نباشیم آن چه شاهدش خواهیم بود زیاد شدن تقاضای ارز و کاهش فروش آن است، عاملی که سبب می شود قیمت ارز از آن چه هست گران تر شود و این اتفاق به صلاح هیچکس نخواهد بود. به گفته یوسفی بهبود ارتباطات بین المللی راهی برای خاتمه به بحران های حال حاضر است.

  • منبع خبر : تی نیوز